• خانه
  • بلاگ ها
  • از کوی گذر تا قاب دیوار: جلوه‌ای نو از شعر عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
مشاهیر ایران

از کوی گذر تا قاب دیوار: جلوه‌ای نو از شعر عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

شعر «عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم...» از فریدون مشیری، تجسمی از جست‌وجوی بی‌پایان انسان برای یافتن معنا، عشق، یا حتی خودِ گمشده‌اش در هیاهوی زندگی است. این شعر با لحنی عاشقانه و صمیمی، بار عاطفی بالایی دارد و یکی از نمونه‌های برجسته‌ی پیوند عاطفه با سادگی زبان است. برای هنرمندان، این شعر فرصتی‌ست تا مفهوم «یافتن» را نه‌فقط در کلمات، که در فرم و زیبایی تجسم بخشند. تصور کنید همین شعر را با حروف فومی برش خورده با ظرافت لیزری، بر دیوار آتلیه یا فضای گالری خود نصب کرده‌اید؛ اثری که نگاه‌ها را به خود جذب می‌کند و بیننده را به درنگی شاعرانه دعوت می‌کند.

برای طراحان داخلی و دکوراتورها نیز، چنین متنی به‌ویژه وقتی با فونت نستعلیق یا شکسته نستعلیق طراحی و با فوم ضخیم و سبک برش می‌خورد، می‌تواند به یک نقطه‌ی کانونی در طراحی یک فضای فرهنگی، کافه هنری، یا حتی خانه‌ای با حال‌وهوای سنتی تبدیل شود. استفاده از حروف فومی این امکان را می‌دهد که عمق و سایه در طراحی دیوار ایجاد شود، بدون نیاز به سازه‌های سنگین. این ترکیب از سبک سنتی ادبیات فارسی و فرم مدرن طراحی، محصولی منحصر‌به‌فرد می‌سازد که علاوه بر زیبایی بصری، حامل مفهومی عمیق و انسانی‌ست. با انتخاب یکی از اشعار خاطره‌انگیز مانند این بیت از مشیری، می‌توان فضای بصری را شاعرانه‌تر و پرمعناتر کرد و هم‌زمان، حس تعلق و آرامش را به بیننده منتقل ساخت.

 




جستجو تماس
چت ورود